شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

عاشقی

 

عاشقیدردسری بود نمیدانستیم
حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم
پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم
شرط , بی بال و پری بود نمیدانستیم

آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو
سهممان بی خبری بود نمیدانستیم

آب و جاروی در خانه ما شاهد بود
از تو بر ما گذری بود نمیدانستیم

اینهمه چشم به راهی نگرانم کرده
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم

 

 

 

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. باسلام خدمت همسنگر عزیز آقا محمد.
    ممنون از حضورتون وخوش اومدید به سنگر ما.
    عرض کنم خدمت شما,ما تصمیم داریم با موسسه طلاییه داران کار کنیم و خادمین رو از این قسمت برای مناطق اعزام کنیم و قسمت های گزینش و مابقیه کارها هم انجام میدیم.
    ما قسمتی از ثبت نام موسسه رو انجام میدیم.
    با تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا