شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)

عصای پیری

وقتی که پیکر پسرم تکه تکه شد
آهی کشیدم و جگرم تکه تکه شد

تاریکی آسمان امید مرا گرفت
تنها ستاره ی سحرم تکه تکه شد

درهم شکست تا که ستون خیام من
قلب تمام اهل حرم تکه تکه شد

این جذر و مد نیزه امان مرا برید
اکبر مقابل نظرم تکه تکه شد

این ریز ریز ریخته روی زمین علی است!؟
زینب بیا, پیامبرم تکه تکه شد

دیدم شکاف پهلو و رفتم به پشت در
تا میوه ی دلم به برم تکه تکه شد

رضا رسول زاده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا