شعر شهادت حضرت زهرا (س)

قنوت نافله

وقتش رسید, هم سخنت را عوض کنی

هم خواهش رها شدنت را عوض کنی

لاغرشدی کفن دگر اندازه ی تو نیست

باید زمان پر زدنت را عوض کنی

پهلو عوض نکن تو که مجبور می شوی

وقت نماز, پیرهنت راعوض کنی

دستت تکان نمی خورد اصلا نیاز نیست –

بادست خود لباس تنت را عوض کنی

باید که یا تحمل بی تابی حسن –

یا جای بغچه ی کفنت راعوض کنی

باغ بنفشه شد به خدا غنچه ی تنت

مویم سفید می شود از راه رفتنت

خیلی رعایت دل بی یار می کنی

داری مرا به خویش بدهکار می کنی

حتی هنوز هم که دگر بی نفس شدی

با این نفس نفس نفسم کار می کنی

پنهان نکن عزیز دلم بی دلیل نیست

تامی رسم تو روی به دیوار می کنی

حس می کنم خلاصه که نامحرمت شدم

بعد از دو ماه و نیم که انکارمی کنی

باشد نگو فقط کمی آرام گریه کن

همسایه را دو مرتبه بیدار می کنی

نیلوفرم قدم به قدم زرد می شوی

پامی شوی دوباره کمر درد می شوی

شکر خدا که ظاهرا امروز بهتری

نان می پزی و دست به دستاس می بری

باشد قبول خوب شدی! جمله ای بگو

تا مطمئن شوم که ز پیشم نمی پری

دلتنگ دست های تو و موی زینبند

آئینه ها و شانه و سنجاق و روسری

این فاطمه که فاطمه ی این دو ماه نیست

حالا درست مثل زمان پیمبری

قد قامت صلات! زمان نماز شد

باید نماز را سر پا جا بیاوری

اما دوباره پای قیام تو پا نشد

حتی قنوت نافله ات هم ادا نشد…

علی زمانیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫4 دیدگاه ها

  1. (آمدم دنیا برای دیدن روی علی)
    باعرض سلام…
    درراستای ترویج فرهنگ و شعائرحسینی
    وبلاگ وسایت بافایل های صوتی وگذیده ای از تصاویراولین مراسم تجلیل از پدران شهدادرروز13رجب1392به روزشد…
    زینبیه ی محفل شمع زینب(سلام الله علیها)

  2. توکل یعنی اجازه دادن به خداوند
    که خودش تصمیم بگیرد!
    تو فقط بخواه و آرزو کن
    اما پیشاپیش شاد باش!
    و ایمان داشته باش که رویاهایت
    هم چون بارانی در حال فرو ریختنند!
    پیشاپیش شاد باش و شکر گذار
    چرا که خداوند نه به قدر رویاها
    بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا