شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

مشهدالرضا

سرچشمه های جود و کرممشهدالرضاست

سرمنشا وجود و عدم مشهدالرضاست

هستند کربلاو مدینه , نجف ولی

در معنی لغات , حرممشهدالرضاست

من در قطار نه روی بال ملائکم

وقتی که مقصد سفرم مشهدالرضاست

تا عرش شوق پر زدن امشب گرفتهام

چون آسمان پر زدنم مشهدالرضاست

وقتی همیشه باز دمم کربلاست,پس

باید یقین نمود که دم ,مشهدالرضاست

یک گام تا بهشت دلم شور می زند

قلبم دقایقی است که بد جور میزند


با دست خود به زائر خود دادهزاد را

پا داده است هر که ز پایش فتادرا

 َ
با دست خالی آمده این بار همگدا

خالی کنید گوشه باب الجواد را

خوش گفته اند عالم آل محمدی

امشب بگیر دست من بی سواد را

یا باد آمده است که عرض ادبکند
یا پرچمت دوباره تکان داده بادرا

صحن و رواق و گنبد و گلدسته هاتک است

چشم حسود کور, بخوان ان یکادرا

من عاشق حریم توام ثامن الحجج

سلطان تویی ندیم توام ثامنالحجج

قلبم شکست دست دلم را خدا گرفت

هم بغض کرده زائرتان هم هواگرفت

چیزی نگفته حاجت دل را کریمداد

اذن دخول خواندم و دست مراگرفت

نقاره خانه می زند این بارهشتم است

یعنی مریض هشتم تان هم شفاگرفت

حتی صدای ناله ز عرش خدا رسید

تا بین صحن های شما ناله پاگرفت

آن گوشه های پنجره فولاد,زائری

اصرار کرد و بالاخره کربلاگرفت

آه ای امید پیر و جوان ایهاالرئوف

من را به کربلا برسان ایهاالرئوف

بعد از زیارت تو دعا چیز دیگریاست

حال و هوای صحن شما چیز دیگریاست

شد قار قار, نغمه بلبل عجیبنیست

در انعکاس صحن, صدا چیز دیگریاست

این خیل زائران حریمت همیشگیاست

دلدادگی مردم ما چیز دیگری است

صدبار مشهد آمده یک بار کربلا

چون مشهدالرضای شما چیز دیگریاست

در بین ذکر های شفابخش درد عشق

الحق که یا امام رضا چیز دیگریاست

مُهر غلامی ات سند بندگی من

آقا زیارتت هدف زندگی من

بر سر در حریم شما بوسه می زنم

گویی به روی دست خدا بوسه میزنم

گفتی سه جا جواب مرا می دهی ومن

با شوق بوسه های شما بوسه میزنم


احساس میکنم وسط بوسه های خود

بر روی خاک کرب وبلا بوسه میزنم

من می چشم شراب طهور بهشت را

وقتی که بر ضریح رضا بوسه میزنم

باید که جان به لب شوم از فرطاشتیاق

حالیم اگر شود به کجا بوسه میزنم

دور ضریح جامه احرام بر تنم

مشغول این فریضه لبیک گفتنم

هم خواستم عنایت شمس الشموس را

هم وعده شفاعت شمس الشموس را

از فرش تا به عرش معلی شنیدهاند

آوازه ی کرامت شمس الشموس را

بعد از وفات هم بگذارید خواهشا

بر دیده هام تربت شمس الشموسرا

با نسیه بهشت عوض, نه نمی کنم

نقد حریم حضرت شمس الشموس را

وقت وداع با حرم احساس می کنم

در قلب خویش غربت شمس الشموسرا

با این دل شکسته و از غم هواییام

فریاد می زنم که همیشه رضاییام

حسین صیامی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

  1. سلام بزرگوار. خدا قوت و تشکر و ارادت فراواااااااااان.خیلی خیلی ممنونم و خیلی زیبا که چه عرض کنم , محشر بوده.
    انشاالله عمرتان مؤید من عندالله??

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا