شعر ولادت حضرت علی اصغر (ع)

پای گهواره

همیشه جای رقیه ست پای گهواره

و طفل را به بغل گاه جای گهواره

شروع میشود اینسان صدای گهواره :

بیاورید علی را برای گهواره

خدا برای همیشه نوشت : شش ماهست

و تا عروج تمام بهشت شش ماه است

رباب گفت چه دنیا برای من زیباست

دو بال حیدریش وقت پر زدن زیباست

علی نشست بگوید که واقعا زیباست

رقیه گفت : شبیه عمو حسن زیباست

چقدر فاطمه جایش میانشان خالیست

که بنگرد ثمرات مدینه اش عالیست

ز حیث چهره در این خانه دست بالا دست

اگر نبود حوائج زیاد , حالا هست!

برای عرض عریضه ست قلبمان پیوست

شدیم محض غلامیش نوکرش دربست

خصوصیات گداییست : جستجو دارد

می یابد آنکه بجوید , اگر وضو دارد

زیاد نیست ابالفضل مثل و مصداقش

چقدر شکل حسین است چشم براقش

چگونه قصد نمودست جان عشاقش ؟!!!

فدای یک پر زیبای بند قنداقش

فدای خنده ی آن لب که گوشه اش شیر است

برای حاجت اگر زود می رسم دیر است

خجل نمود تمامی ادعا ها را 

و با دو دست خودش حاجت گداها را

همیشه می کند امضای کربلا ها را

رها نمی کند اینگونه دست ما ها را

گره گشای زمان است طفل این خانه

فرا تر است ز ادراک های مردانه

کنار خانه یشان آفتاب تاریک است

و هر دو باب حوائج به هم چه نزدیک است

میان او و ابالفضل جای تشکیک است

گمان کنم که خدا نیز گرم تبریک است

خدا به شهر مدینه ستاره می بارد

مدینه و شب جمعه چه لذتی دارد

مجتبی کرمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا