شعر ولادت حضرت عباس (ع)

یا قمر العشیره

رسیده ماه ، ولی جای شب سحر شده است
ابوتراب از امشب اباالقمر شده است

نبود شاد چنین بعد فاطمه مولا
بگو به قاتل محسن ، علی پدر شده است

نوشت ام بنین گشت مادر و خواندیم
نصیب حضرت صدیقه یک پسر شده است

چه هیبتی چه شکوهی چه زور بازویی
هراس دشمن از این قوم بیشتر شده است

ازین به بعد خیال نگاه چپ کردن
به آل حیدر کرار درد سر شده است

بگو به اخم نگاهش ، نگاه اندازد
کسی ز جان و سر خویش سیر اگر شده است

چه شد جناب ید الله دست او بوسید
اجازه هست بگویم خدا بشر شده است ؟

محمد حسین رحیمیان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا