شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

یا ولی الله

میان حوض دوچشمم دوقطره اشک نمانده
مرا گناه به سوی عذاب هجر کشانده

منم کسی که دو دستش ز دامن تو رها شد
تویی کسی که گدا را جدا نکرده، نرانده

دمی که مست گناهم خداکند که نیایی
شراب نفس عطشم را هنوز هم ننشانده

همیشه حرف حساب تو را حساب نکردم
همیشه کاسبی من، خراب بود و زیان ده

دلیل دور شدن از شما رفیق بدم شد
همانکه عشق ترا از سرم همیشه پرانده

تو در کنار منی و من از حضور تو محروم
خدا مرا به عبایت رسانده و نرسانده

چقدر عکس حرم را ببینم و بکشم آه
چنان کسی که وضو دارد و نماز نخوانده

حسین گفتن من از دعای فاطمه بوده
چه کوثری است که زهرا به جان روضه چکانده

فدای دختر زهرا که در میان خرابه
ز گیسوان گره خورده اش غبار تکانده

در آن معاشقه سر را گرفت و گفت رقیه:
پدر مرا کسی از روی خارها ندوانده

رضا دین پرور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا