شعر روضه تخریب بقیع
بوی غم بوی عزا دارد بقیع
غربتی بی انتها دارد بقیع
اشک زهرا روی خاکش ریخته
روز و شب حال بکا دارد بقیع
بس حکایت از زمان غربت و
ناله های مرتضی دارد بقیع
در میان سینه ی سوزان خود
گنج پنهان سال ها دارد بقیع
باز بی شمع و چراغ و زائر است
مردمانی بی وفا دارد بقیع
بوده اینجا هیئت ام البنین
روضه خوان کربلا دارد بقیع
بغض می بارد به هر جا پا نهی
آستانی غم فزا دارد بقیع
هر که برگشته از آن وادی غم
گفته بس نا گفته ها دارد بقیع
خواب می دیدم که قد آسمان
گنبدی رنگ طلا دارد بقیع
خواب می دیدم که صحن و بارگاه
مثل صحنین رضا دارد بقیع
کربلا خاکش شفا گر می دهد
تربت پاکش شفا دارد بقیع
آن قدر هم بی کس و بی یار نیست
زائری نام آشنا دارد بقیع
روز تخریب ضریح و گنبدش
مهدی صاحب عزا دارد بقیع
تا همیشه یاد مادر باشد و
خاک بر روی عبا دارد بقیع
انتقام فاطمه خواهد گرفت
آخر ای دنیا , خدا دارد بقیع
رضا رسول زاده