شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

با یک نظاره ات

‎بر آن درم که غبطه خورم کوى یار را
‎یا خاک پای خالق دلدل سوار را

‎گرشمّه ای غضب به جنان در جنان کنی
‎آتش زنی بر او بهار تا بهار را

‎با یک نظاره ات ز عنایت به سافلین
‎جنت کنی به غمزه ی چشمت شراررا

‎جبریل تا که وحی به پیغمبران برد
‎بوییده گرد راه تو آموزگار را

‎دارد شرف به تاج سلیمان غبارتان
‎هرگز مگیر از سر ما این غباررا

‎معنی ز قطره ای وجناتت نوشته است
‎ سجده کنید حضرت پروردگاررا*

‎نازی بکش ز گردن من با دمت ,دمى
‎صیقل بده به خون رگم ذوالفقاررا

‎سررا اگر به شرط قمارت دهم علی ع
هستم برنده گر به تو بازم قماررا

‎صیدم که مست دام تو صیاد گشته ام
‎کمتر بکش تو بر سر راهت شکار را

علی ابراهیمی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا