شعر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع)

گل معصوم

گل معصوم

((به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد ))1

هرچه کردیم که در خیمه شود بند نشد

پدرشکوهی پر از صبر و شکیبایی بود

به پدراین گل معصوم همانند نشد

از همان لحظه ی پرواز کبوترهایت

آشنا صورت او با گل لبخند نشد

ظاهراپیش من اما دل او در گودال

زیر شمشیر غمت بود که پابند نشد

خواهرت نیست مقصر تو خودت میدانی

سعی کردم که نیاید به خداوند نشد

سهمش ایکاش سه شعبه نشود آه ولی

در تمامیِ مقاتل ننوشتند , نشد

آنچنان دوخت سه شعبه بدنش را به حسین

اندکی فاصله مابین دو دلبند نشد

یاسرمسافر

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا