به نامِ آن کسی که خـــاک را افلاک کرده است
همان که کعبه پیشِ او گریبان چاک کرده است
زمین را از همه لات و هُبل ها پاک کرده است
هزاران ” عمرو بنِ عبدُود ” را خاک کرده است
شجــــاعت پیشِ مولایم علی معنا ندارد
و مانندش کسی دیگر در این دنیا ندارد
چرا که کـــعبه را دورِ ســــــرِ او آفریدند
برای وضــــــعِ حملِ مــــــادر او آفریدند
و نامـــوسِ خدا را همســــــرِ او آفریدند
مرا هم خـــــاکِ پایِ قنبــــــرِ او آفریدند
و بی شک رویِ لبهایِ خدا هم ” یا علی ” هست
علی حق بوده و حق هم همیشه با علی هست
ندارد دردِ دنیا , دردِ مردم بوده دردَش
هزاران مثلِ حاتم هم گدایِ دورِ گردَش
ببندد رویِ پیشــــانی اگر سربندِ زردَش
خدا تکبیــــر می گوید به هنگامِ نبردَش
علی در هر نبردی جنگ را فرجام داده است
و تیغ اش کارِ عزرائیـــل را انجام داده است
برای ضربه اش در جنگ او وسواس دارد
غضب دارد ولیکن بیشتر احســــاس دارد
رحیم النّاس هست و او کریم النّاس دارد
و شاگردی شبیهِ حضرتِ عبّــــــاس دارد
علی دریایِ بی پایانِ صبر و کوهِ درد است
رجزهایِ لبِ عبّــــــاس هنگــــامِ نبرد است
اگرچه بخشش و جودِ علی بسیار بوده است
ولی در هر نبردی او یلِ قهــــــار بوده است
برایِ عده ای که قصدِشان انکـــار بوده است
قسیم الجنّه گاهی هم قسیم النّار بوده است
به خاطر دارد او محتاجِ در هر خانه ای را
و شاید پیرمردِ کــــورِ در ویـــــرانه ای را
فقط شمشیر نه…در دست هایش بویِ نان داشت
همیشه رویِ دوشَش بقچه ای از آسمــــان داشت
شــــبیهِ کــــوه امّا در دِلش آتشفشـــــان داشت
علی در چشم خار و در گلویش استخوان داشت
فقط او می تواند اینچنین مظلــــوم باشد
خلیفه باشد و در مَحکمِه محکـــــوم باشد
فقط او میتواند کارِ چندان ساده ای نیست
شــــبیهِ او امیـــرِ اینچنین افتاده ای نیست
برایش فتحِ خیبر کارِ فوق العاده ای نیست
به جز زهرا برایش دلبر و دلداده ای نیست
علی انگیزه ی خلقِ زمین و آسِمــان است
علی زیباترین مضمون برایِ شاعران است
ابراهیم زمانی