شعر ولادت امام حسن (ع)

ثمر حیدر و زهرا

ثمر حیدر و زهرا

مژده امشب ثمر حیدر و زهرا آمد
نیمهء مه، قمر حیدر و زهرا آمد
البشاره، پسر حیدر و زهرا آمد
نور چشم و جگر حیدر و زهرا آمد

بخت، در نیمه مهمانی حق یارم شد
رطب نام حسن سفرهء افطارم شد

دست، ازهرچه بجزعشق حسن می‌شویم
اسم اعظم همه در نام حسن می‌جویم
از پی سیر الی‌الله رهش می‌پویم
دل شب تا که «الهی به حسن» می‌گویم

گوید از شوق، مرا فاطمه هر دم «جانم»
وز دل عرش، به لبیک، خدا هم «جانم»

جود در محضر او یکسره زانو بزند
نیست نومید هرآنکس که به او روبزند
سائلش حاتم و همواره دم از او بزند
در حریم کرمش بانگ هوالهو بزند

برتنش رخت کَرم دوخته خالق زقدیم
اوجواداست وسخی هست وکریم بن کریم

ماه زهرا به خدا ماهتر از ماه بود
یوسف از شوق رخش در بدر چاه بود
نقش، بر خاتم او «عزهلله» بود
صلح او کرببلا را سند راه بود

دمِ حق است حسن بازدمش هست حسین
جای پا ازحسن است وقدمش هست حسین

یکه‌تاز جمل این شرزه‌ترین شیر علی
رزم او اصل‌ترین نسخهء تصویر علی
رجزش نابترین جلوهء شمشیر علی
شیرزهراست بکامش که شده شیر علی

نیزه و تیغ به دستان حسن تا افتاد
جمل فتنه به یک حمله‌اش ازپا افتاد

یاعزیز اوف لناالکیل که هنگام عطاست
گرزغیرازتو و غیرازتو بخواهیم خطاست
غربت تربت تو، بغض نهان دل ماست
گنبدو صحن تو رویای گدایان شماست

کاش این جمع شبی زائر قبرت می‌بود
کاش نابود شود از قدمت، آل‌سعود

سعید نسیمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا