لا به لای اشکهایم از خدا میخواستم
من از این احیا فقط یک کربلا میخواستم
چهارده معصوم را دادم قسم جان حسین
من حسین از تک تک آل عبا میخواستم
گریه کردم با کتاب الله ، آل الله را
یک زیارت در همان حال بکا میخواستم
گفتهام «العفو» اما محض غفلت از حسین
بخششی از شاه در حین دعا میخواستم
بالحسین بالحسین بالحسین بالحسین
من خدایم را هم از خون خدا میخواستم
اربعین دور است اما فطر نزدیک ست ؛ پس
عیدیِ این عید را از اشک ها میخواستم
گرچهعیدینیستبعداز روضهی شاهغریب
لاجرم در عیدها هم من عزا میخواستم
من برای ثانیه_ثانیه ، عمرم از خدا
روزی گریه برای سرجدا میخواستم
بعد مرگم هم بروی سنگ قبرم حک کنید
از کفن آزرده بودم ، بوریا میخواستم
علیرضا وفایی خیال