خدا براى جهان کم نذاشت با حیدر
و گفت قبل ازل یا على و یا حیدر
خدا نوشت که روى زمین خدا حیدر
خدا نوشت که مولاى انبیاء حیدر
فقط بهشت على و فقط على عشق است
خدا نوشت على و فقط على عشق است
مقام خضر نبى تازه ابتداى على
به روى عرش معلاست رد پاى على
ملائکه همه حیران ربناى على
که آبروى دو عالم نخ عباى على
على کسیست که معراج با پیمبر رفت
على کسیست که از عرش هم فراتر رفت
قیامت است قنوتش…هزار اى والله
جلالت و جبروتش…هزار اى والله
رکوع و شأن هبوطش…هزار اى والله
تلاوت و ملکوتش…هزار اى والله
دریده سینه ى خود را براى او کعبه
و رفته بدرقه اش پا به پاى او کعبه
ز معجزات تو جبریل دست و پا گم کرد
تو را به پیش ملائک خدا تجسم کرد
خدا همیشه به این لحظه ها تبسم کرد
“و بازبان شما با نبى تکلم کرد”
براى مدح شما یک غزل خدا گفته
و گفته راز خودش را…یقین تورا گفته
لبم همیشه فقط یا على مدد گوید
کرامتت ز ازل تا الى الابد گوید
ز هیبت دل شیر تو بى عدد گوید
میان معرکه عمروبن عبدود گوید
بزن سرى که نباشد درآن هواى على
خوشا به حال کسى که شود فداى على
کسى نیامده اندازه ى تو آقاتر
کسى ندید رخى از رخ تو زیباتر
کسى ندید طلوعى ز تو معما تر
و نیست دست کسى از ید تو بالاتر
زمین و عرش خدا دانه اى ز تسبیحت
نشد به غیر خودت آفریده تشبیهت
آرمان صائمى