شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

باید خون جگر آمد

باید خون جگر آمد

ای چشم هایت مرهم دلها , پیش تو باید خون جگر آمد

شد درد هایش کمتر از پیشش , هرکس که پیشت بیشتر آمد

ای صورت ماه تو گندم گون , ای مژه های چشم تو پر خون

ای عاشقت مجنون تر از مجنون , صبر من بیچاره سر آمد

نه! درد من این نیست اینجا تو , خیلی غریبی –درد من این است

در روضه های مجلس ما نیز , نام تو خیلی مختصر آمد

از غربت این شهر دلگیرم , در کاظمین بی تو می میرم

شکر خدا بوی خوش مشهد , با کفتران نامه بر آمد

حس میکنم که سر در آورده , باب الجواد مشهد از اینجا

با چشم تر هرکس از آن در رفت , در این حرم با چشم تر آمد

وقتی به بالین پدر رفتی , هی روضه ی مکشوفه میدیدی

هی روضه از روز دهم وقتی , بابا به بالین پسر آمد

شد کربلایی شعر من حالا , اصلاً نمیدانم چرا اما

من شک ندارم کربلایی شد , هرکس به عشقت مفتخر آمد…

محسن کاویانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا