مادر به نونهالي من رحم کن مرو
جان حسين جان حسن رحم کن مرو
ماخودبخود به آتشِ غم مبتلا شديم
بر اهلِ خانه شعله مزن رحم کن مرو
يک شهر بر عليه علي نقشه ميکشند
با اينهمه بلا و مَحَن رحم کن مرو
باباي ما غريب شود بعدِ همسرش
نالان شده زمين و زَمَن رحم کن مرو
امشب مدينه را تهي از نور خود مکن
سوگند بر شکسته بدن رحم کن مرو
وقتي علي به پيکرتو غسل ميدهد
برآنهمه هَوار زدن رحم کن مرو
اي بهترين کنيزِ خدا مادرِ حسين
برکشتۀ بدون کفن رحم کن مرو
دنيا به تو اگر چه وفايي نداشته
اي با وفا به گريۀ من رحم کن مرو
محمود ژولیده