شعر مدح امام حسين (ع)

مـحــرم آمــده

 

مـحــرم آمــده در کـوچــه هـاعـلـم بزنیـد

میـان سیـنـه خـود عـاشـقـان حـرمبزنیـد

 

کتیـبـه هـای حسـینـیــه عـطــرغــم دارد

دوبـاره بیتـی از آن شعــر محتشـمبزنیـد

 حسین رمز نجات است و سرنوشت بشر

بـه دسـت شــاه وفــا زنـدگی رقـمبزنیـد

 

شکــست خـورده عشـق مجـازی وب هـا

بسـاط عشق زمینـیِ خـود به هـمبزنیـد

 

شکــست خورده طـوفــان کـربـلابـاشـیـد

بـه سـیــنــه مـهــر عــزاداری والـم بزنیـد

 

و با شمـام که مستی برایتـان فخراست

رهـــا کـنـیــد مـحــرم, اگــرنـه کـم بزنیـد

 

اگــر سـرود بـه لـب , جــز نـوایاو داریــد

کنـیــد تــرک و  ز مــولا حسیـن دم بزنیـد

 

حسیـن حسیـن  بخـوانـیــد در مـحــرم او

طـنـیــن غـم بـه نـواهـای زیـر وبـم بزنیـد

 

محـرم است چو محسن شوید شاعر او

ورق زنــیـــد بــه دفـتــر از اوقـلـــم بزنیـد

سید محسن حبیب الله پور

 

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۲ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا