شعر مدح امام حسين (ع)

عالم زر

 

در عالم زر بـدون هیچ زحمـت و رنج

دیدم که رسیده ام به یک معدن گنج

با اینکه همه چو نور واحد بودند(1)

اما شده قلب عاشقم”ضرب در پنج

****

تا این که نبازم عاقبت بازی را

دل را “بعلاوه”ی تو کردم زیرا

دلسوز منی – قسیم ناروجنّت

در پیش تو دیده ام سرافرازی را

****

من تشنه ی یک پیاله رحمت باشم

در میکده آماده یخدمت باشم

تو قاسم الارزاقی وعشقم این است

تقسیم”کنی , “خارج قسمت” باشم

****

ما از تو امام غم توقع داریم

ای شاه کرم , کرم توقع داریم

ما و سفری به دوردنیا هیهات

ما از تو فقط حرم توقع داریم

(۱) کُلُهُم نورٌ وا حِد…

علیرضا خاکساری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. ما خدا را گم میکنیم………

    در حالی که او در کنار نفسهای ما جریان دارد………

    خدا اغلب در شادیهای ما سهیم نیست……

    تا به حال چند بار خوشی هایت را ارام و بی بهانه به او گفته ای؟

    تا به حال به او گفته ای که چه قدر خوشبختی؟؟؟؟

    که چه قدر همه چیز خوب است؟؟؟؟

    که چه خوب که او هست ؟؟؟

    خدا همراه همیشگیه سختی ها و خستگی های ماست

    زمانی که خسته و درمانده به طرفش میرویم ،

    خیال میکنیم تنها زمانی که به خواسته ……ی خود برسیم او ما

    را دیده و حس کرده

    اما ………. گاهی بی پاسخ گذاشتن برخی از خواسته های ما

    نشانگر لطف بی اندازه ی او به ماست

    خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد

    به عشق ایمان دارم حتی اگر آن را حس نکنم

    به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشد..

    تا خدا هست جایی برای نا امیدی نیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا