شعر شهادت حضرت زهرا (س)
اشکِ علی جاری شده
میبینی اشکِ علی جاری شده
زندگیم پُـر از گرفـتــاری شده
رفـتی و بعده پرســتاری ازت
کاره مـردِ تو یتـیم داری شده
دیگه هیچ کی نمیده بهم سلام
همه یک جور دیگه میکُنن نِگــام
بعد تو تموم دلخوشـیم شُـــده
اینکه هر شب سره قبرِ تو بیام
پُر شده پیمونه ی صبره علی
خونه ی بی تو شده قبره علی
حالا که پُشت و پناهی نداره
اسیره چنگ یه مُشت گَبره،علی
دیگه خواب به چشم حیدر نمیاد
قـصّه ی غریبی مون سر نمیاد
چندروزه که هیچی جز آهِ حُسین
از پـسِ اشـک حـسـن بر نمیاد
تو دلم یه دنیا غم ریخته گُلم
خاکِ غـم روی سرم ریخته گُلم
از روزی که خونه دارمون شده
زینبت خـیلی بهم ریخته گُلم
نَفْـسی علیٰ زَفَراتها محـبوسه
یا لَیْتَها
محمدقاسمی