شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)
یک روز به تأخیر بینداز سفر را
ای کاش بگیرند از امروز سحر را
ای اهلِ حرم سیر ببینید پدر را
شمشیر پُر از زهر گرفته ز طبیبان
بر نسخه ی تو فرصت اما و اگر را
جز تو چه کسی عفو کند قاتل خود را
آن قاتلِ خوابیده ی عمری دمِ در را
حتی خودِ قاتل پس از آن ضربه به خود گفت
ای کاش که برداری از این سجده کمر را
باور نکند کوفه که تو اهلِ نمازی
وا مانده دهانش که شنیده ست خبر را
سخت است ولی باز برای دلِ زینب
یک روز به تأخیر بینداز سفر را
مهدی رحیمی