رسول مهربان عالم
دارد سرِ تعظیم سرِ ما به نجف
خیلی شده ایم عاشق و بیتابه نجف
مقصود اگر کعبه و بُتخانه نبود
مایل بشود قبله ی ماها به نجف
از خاک اضافی شما خلق شدیم
مادر به مدینه رفت و بابا به نجف
دل را به کسی ندادم اِلا به علی
لا حول و لا قوه اِلا به نجف
دل پر زده و کبوتر بام شماست
پرمی کشد از گنبدِخضرا به نجف
دیوانه ی ایوان طلایی هستم
مجنون علی و مرتضایی هستم
ما قبل تر از سرزدنِ نورِ نبی
نور علی اُفتاده به منشورِ نبی
آدم شده آنکه شد کلیمش حیدر
با مهر علی آمده در طور نبی
در آخر عمر لَیَهجُرَش میخواندند
جان ها به فدای دل رنجور نبی
هرجا به میان نام علی می آید
خوشحال شده فاطمه، مسرورِ نبی
در میکده ی محمدی باده بزن
سرمستِ علی ، خورده از انگور نبی
بیرون نشد از لبش به جز حرف علی
شد شصت و سه سال زندگی صرف علی
بگذار اویس و مبتلایت باشیم
ما معتکفان در حرایت باشیم
آقا و رسول مهربان عالم
ما نوکر و سائل و گدایت باشیم
ایکاش که عماری و مقدادی یا
سلمان و ابوذری برایت باشیم
هم اهل برائت و تبری باشیم
هم اهل تولّا و ولایت باشیم
ایکاش که قسمت بشود یک بارم
ما مسافر صحن و سرایت باشیم
فریاد زنان علی علی می خوانیم
روزی که به مسجدالنبی می آییم
مهدی شریف زاده