شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)
پسری تشنه لب
ازقضا قصه ی تقدیر بهم خواهد ریخت
میرسد زود ولی دیر بهم خواهد ریخت
خواب دیده است کسی قحطی آب آمده است
یوسف از گفتن تعبیر بهم خواهد ریخت
پسری تشنه لب از دست پدر خواهد رفت
ناگهان آن پدر پیر بهم خواهد ریخت
خطبه میخواند ولی خطبه ی او را لشگر
با کف و گفتن تکبیر بهم خواهد ریخت
کودکی را که سر دست گرفته ست حسین
حرمله با زدن تیر بهم خواهد ریخت
تیر،آن تیرسه شعبه گلوی کودک را
قد یک ضربه ی شمشیر بهم خواهد ریخت
خورد با زور کمی آب شب یازدهم
مادر از آمدن شیر بهم خواهد ریخت…
محسن صرامی