شعر ولادت امام حسين (ع)

حسین آباد

 

دلبری که خرید دلها را

با نگاهشکشید دریا را

آسمان داشت میل عطر زمین

و زمینداشت میل بالا را

پر پرواز من شکست امروز

تا بگیردشفای فردا را

فطرسانه دخیل می گیرم

پر قنداقطفل زهرا را

کودکی آمده رقم بزند

سهم دیوانگیدنیا را

عقلم از اختیار افتاده

مثل مجنونکه دید لیلا را

می رود تا به آسمان فریاد

آسماننه , بگو حسین آباد

شب تاریک در به در شده است

روشنیآمده سحر شده است

فاطمه مادرانه می خندد

مرتضی بازهم پدر شده است

گفته پیغمبر از حسینم من

جمع ماهر دو یک نفر شده است

با بغل کردن حسین خودش

بین خانهحسین تر شده است

لب او را چقدر می بوسد

آتش شوقبیشتر شده است

کوری چشم مردمان حسود

دومین طفلهم پسر شده است

بوی کرب و بلا گرفته زمین

درمدینه نزول عشق ببین

 مسعود اصلانی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا