شعر وروديه محرم
خون ِ خدا
خون ِ خدا چه کرد ؟ بیابان عزیز شد!
تا عرش میرود به خدا جاه ِ کربلا
قم ،سامرا، مدینه،نجف؛ مشهدُالرضا
تعظیم میکنند به درگاه ِ کربلا
با پیرهن سیاه عزادارتان شده
“کعبه” شده مدام هواخواه ِ کربلا
خیلی حرم ندیده به خاک آرمیده اند
خیلی شهید داده همین راه ِ کربلا
یک نصفه روز نصف قبیله به خون تپید
آه از غزال ها و کمینگاه ِ کربلا
قلبم درون صحن حرم زیر و رو شده
من را نجات داد ز بیراهه کربلا
قبل از نماز صبح؛ حرم بوی سیب داشت
سرّیست بوی سیب و سحرگاه ِ کربلا
وقت غروب بود دل خواهرش شکست
آه از غم ِ غروب و شبانگاه کربلا
حالا که هست قسمت ِ من ؛ دوری از حرم !
از دور ها سلام، به تو شاه ِ کربلا
وحید مصلحی