شعر روضه امیرالمومنین (ع)

جاى ناله زدن آماده کنید
تابوتى برا من آماده کنید
فاطمه منتظره باید برم
زود برید یک کفن آماده کنید

مناجات با امام زمان عج در شب قدر

قبل از آنکه بنویسند جزای همه را

می سپارند به تو قدر و قضای همه را

شب قدر است ولی قدر نمی دانیمت
که تو باید بدهی اجر و سزای همه را

شعر مدح مولا

هر جا که نام حیدر کرار می آید

اشهد ز نای گنبد دوار می آید

گشتن پی ِ معنای سِرُّالله لازم نیست
تو “هو” بکش گنجینه ی اسرار می آید

شعر مدح امیرالمومنین (ع)

نام ما را بنویسید گدایان علی
نوکرو حلقه به گوشان غلامان علی
صاحب کون و مکان است نباشد اغراق
تخت شاهی دوعالم بود از آن علی

شعر روضه امیرالمومنین (ع)

(از زبان حضرت زینب سلام الله علیها)

تا نگاهت میکنم با غم نگاهم میکنی
گریه کردم رحم بر این اشک و آهم میکنی؟
جان مادر حرفی از رفتن نزن دق میکنم
من کنار بسترت تا صبح هق هق میکنم

شعر شهادت امیرالمومنین (ع)

کوفه, مدینه بود مگر؟ التهاب داشت
محراب, کوچه بود مگر؟ اضطراب داشت

تیغ عدو کجا و سَرِ سِرِّ عدل و داد !
دشمن دوباره بر سر نیزه کتاب داشت

شعر مدح امیرالمومنین (ع)

رسیده اند سه تایی سرِ قرار نجف
پیمبر و اسد الله و کردگار نجف

کنار حضرت ایوان سر مزارِ علی
خدا گذاشته با جسم خود قرار نجف

شعر شب قدر و مدح مولا

تا مگر ختم کند فاطمه راهی به علی
شب قدر است بخوانید الهی به علی

می کند درک پس از سجده خدا را بهتر
هرکسی سجده کند چند صباحی به علی

شعر مرثیه حضرت علی (ع)

پلکهای نیمه بازش آیه های درد بود
آخرین ساعات عمر حیدر شبگرد بود
 
چادر خاکی زهرا بالش زیر سرش
عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش

شعر روضه امیرالمومنین (ع)

شکسته بالی و با دخترت سخن گفتی
کمی ز غربت خود را برای من گفتی

چقدر طعنه شنیدی چقدر دم نزدی
چقدر حرف خدا را به مرد و زن گفتی

شعر روضه حضرت علی (ع)

ﺑﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ, ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻧﮕﺎﺵ ﮐﺮﺩ

ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﻋﺎﺵ ﮐﺮﺩ

ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻤﮏ ﮔﻴﺮ ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ

ﻭﻗﺘﻰ ﺑﺠﺎﻯ ﺷﻴﺮ ﻧﻤﮏ ﺭﺍ ﻏﺬﺍﺵ ﮐﺮﺩ

شعر روضه امیرالمومنین (ع)

(روضه شب نوزدهم  )

خوب کردی که سرِ سفره نمک هم داری

چون که زخم دلم امشب به نمک داشت نیاز

همسر من که زمین از نفسش بر پا بود

به مناجات شبش حور و ملک داشت نیاز

دکمه بازگشت به بالا