شعر مناجات

میان قلب من و تو گنه شده حائل
دگر برای من انگار توبه شد مشکل

گذشته از رمضان نیم و من عوض نشدم
ز بس که خاک گناهان نشسته بر این دل

محو رخسارش

شب شبِ عشق, لحظه‌ی وصل است
شب باران درّ نایاب است
سائلان مدینه بی‌تابند
صاحب بزم شخص ارباب است

از کودکی

ازکودکی برای تو زحمت کشیده ام

زحمتکشیده ام که به اینجا رسیده ام

سرتاسرزمین و زمان را قدم زدم

ارباببهتر از تو به دنیا ندیده ام

دکمه بازگشت به بالا