قرار عاشقی

پای قرار عاشقی ات سر گذاشتی
از هرچه بهتر است تو بهتر گذاشتی

می خواستی که دل ببری از گدای خود
این کار را به عهده ی اکبر گذاشتی

سنگینی هجران

سنگینی هجران دلم را می‌فشارد
وقتش شده اشکم چنان باران ببارد

سهمم فراق است و فراق است وفراق است
تقویم، دائم فصل هجران می‌شمارد

به فصل هجر

وصال، حسرت دیروز و همچنان من است
بلای دوری از یار امتحان من است

به فصل هجر بجز گریه چیست خاصیتش؟
به صورت همه چشم است و اشک‌دان من است

ابتا یا حسین(ع)

یه باغچه گُل با ساقه ی شکسته
خرابه و مخدرات خسته
بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم
قسم به هر نافله ی نشسته

غارت گوشواره

بعد تو میون شعله ها و دود
گُلای خیمه شدن یاس کبود
میدونی بابا من از چی دلخورم
ما بودیم، حرمله بود، عمو نبود

یه باغچه گُل

یه باغچه گُل با ساقه ی شکسته
خرابه و مخدرات خسته
بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم
قسم به هر نافله ی نشسته

غارت گوشواره

بعد تو میون شعله ها و دود
گُلای خیمه شدن یاس کبود
میدونی بابا من از چی دلخورم
ما بودیم، حرمله بود، عمو نبود

تا تو امیری

چندیست کام از مرقدت سودای خام است

هجران زده بوسیدنش عرض سلام است

سنگ است سهم مرغ از بامت پریده

هر دانه ای جز دانه‌ی بام تو دام است

یه باغچه گُل با ساقه ی شکسته
خرابه و مخدرات خسته
بعد تو ما یه روز خوش ندیدیم
قسم به هر نافله ی نشسته

عاشق سوختن

بیش از هر چیز عاشق، سوختن را از بر است

بال نه، حیثیت پروانه ها خاکستر است

حاء و سین و یاء و نون تسکین غم های پدر

حاء و سین و یاء و نون رمز دعای مادر است

شیخ الائمه

حتی قلم ز شرح چنین غصه قاصر است
قبر امام تولیتش دست کافر است

حین قدم زدن به امامت سلام کن
کمتر بایست! زائر این خاک عابر است

عرش

ای که بر خاکی و در عرش مقیمی آقا
جلوه ی طوری و استاد کلیمی آقا
من سراپا همه جهلم تو فهیمی آقا
رمضان است و بر این سفره نعیمی آقا
تو رحیم ابن رحیم ابن رحیمی آقا
تو کریم ابن کریم ابن کریمی آقا

دکمه بازگشت به بالا