دل گرفته یاد ایوان بقیع
دیده ای داریم گریان بقیع
حیف بر خاکش بتابد آفتاب
سایه ی عرش است بر جان بقیع
شعر مذهبی
ساعات عمر من همگی غر ق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم ٬ بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت
عطرى که از حوالى پرچم رسیده است
ما را به سمت مجلس آقا کشیده است
از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا
صد کوچه وا کنید محرم رسیده است