حدیث اشک

بماند بقیه اش …

کوتاه کن کلام … بماند بقیه اش

مرده است احترام … بماند بقیه اش

 

از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود

آن هم نشد حرام … بماند بقیه اش

قاری من…

لبهای تو مگر چقدر سنگ خورده است؟

قاری من چقدر صدایت عوض شده

 تشریف تو به دست همه سنگ داده است

اوضاع شهر کوفه برایت عوض شده

ای معاصی زدگان

زوزه زیباتر اگر تشنگی همراهش هست

بنده را بهتر اگر آه سحرگاهش هست

 

آنکه مجنون حسین است و غلام ارباب

دم افطار چه خوب است اگر آهش هست

به زیر سم ستوران

به زیر سم ستوران چه بیکران شده ای

مگو به من که چرا خواهرم کمان شده ای


ز روی نیزه ی عدوان ببین اسارت من …

برای بدرقه اما چه ناتوان شده ای

گریه ی خواهر

دست و پا میزنی و بال و پرت میریزد

گریه ی خواهر تو روی سرت میریزد

 

بهتراست سعی کنی این همه سرفه نکنی

ورنه در طشت تمام جگرت میریزد

 

مناجات امام حسین(ع)

چون ز پشت ذوالجناح آمد فرود

بر سجود افتاد و رخ بر خاک سود

در دل گودال کردی بس سجود

شد ز فرط سجده رخسارش کبود

گفت ای فرمانده امر قضا

این سر تسلیم و این کوی رضا

شعرخوانی امام هادی در مجلس متوکل

شعر تو دل ستمگران را لرزاند

یعنی که “قساوتِ جهان” را لرزاند


مضمون تو,”کاخِ” ظلم را درهم ریخت


حتی دلِ”خاک”های آن را لرزاند

عارفه دهقانی

برای امام هادی علیه السلام

در بینِ کلوخ و خشت,جریان دارد

تا ساحلِ سرنوشت,جریان دارد

هر قطره ی آبی که به این رود رسید,

در قطعه ای از بهشت,جریان دارد

 عارفه دهقانی

 

نوکری…

این شیر درنده پیش تو رام شده

هرکس به تو دل داده دل آرام شده

ازدولت پابوسی درگاه شماست

جبریل امین اگر که خوش نام شده

 سیدمجتبی شجاع

 

گدای حسن

خدا نوشته مرا تا که سینه زن بشوم

همیشه مست گل یاس و یاسمن بشوم

خدا نوشته مرا موقع گرفتاری

همیشه دست به دامان پنج تن بشوم

آقای باکرامت ها

چکید اشک دو چشمم به روی عکس بقیع

دوباره حال و هوای زیارتی دارم

به این گدای شکسته هنوز امیدی هست

دلم خوش است شه با کرامتی دارم

غریب مدینه

یاسی به رنگ سبز ز گلخانه می رود

یا رب خدای درد ز کاشانه می رود

پیچیده بین چــادر خاکی مادرش

بر دستها , غریبه ای از خانه میرود

دکمه بازگشت به بالا