شعر ولادت سيدالشهدا

ما با حسينيم

ما زیر دین خامس آل عبائیم
شکر خدا دیوانه کرببلاییم
زیر علامت داد زهرا نان ما را
در بهترین نقطه ازین عالم گداییم

حسين جان

عاشق شديم و خون جگري خواستيم ما
در جاده تو دربدري خواستيم ما
بى دردسر ، وصال گوارا نميشود
در راه وصل ، دردسرى خواستيم ما

سوم شعبان

سوّمین‌ روزِ ماهِ‌شعبان است
عرش تا‌ فرش‌ نورباران‌ است
روز درماندگی شیطان است
حرف‌ از آمرزشِ گناهان‌است

جاده ي عاشقي

عاشقيم عاشق يك جرعه شرابيم همه
سر كيفيم و پىِ باده ى نابيم همه
اهل عشقيم خرابيم خرابيم همه
مست مستيم ولى عين ثوابيم همه

شافع فردا

از ره رسیده سومین نور ولایت
شمس جهان آرا و مصباح هدایت
چشم و چراغ خانه ی مولاست این نور
حُبّش بود شرط قبولی عبادت

جانان حسين

اگر پنج نوبت اذانم علی است
اگر خاکم و آسمانم علی است
اگر قبله‌ی آستانم علی است
اگر روز و شب بر زبانم علی است

شوق اشتياق

غیر از تو را زبان من املا نمی کند
جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند
شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند
جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند

نگين پنجم

خبر پیچیده در عالم که درّ ناب می آید
نگین پنجم ِ آل کسا؛ ارباب می آید

در آغوشش گرفته فاطمه، یکریز پیغمبر-
برای بوسه بر لبهای او بیتاب می آید

امام شهيدان

اي دل زمان هجر به پايان رسيده است
دور وصال حضرت جانان رسيده است

گُل كرده طبع طوطي اشعار من كه باز
فيض جمال گُل به گُلستان رسيده است

دکمه بازگشت به بالا