شعر ولادت امام حسين (ع)

امام شهيدان

اي دل زمان هجر به پايان رسيده است
دور وصال حضرت جانان رسيده است

گُل كرده طبع طوطي اشعار من كه باز
فيض جمال گُل به گُلستان رسيده است

هم سرخوشم كه تاج سرم جلوه گر شده
هم مست اينكه سوّم شعبان رسيده است

بدرُ الدُّجای عرش ، در عالم طلوع كرد
شمس الضُّحاي روضه‌ي رضوان رسيده است

بعد از حسن كه لؤلؤ “بیتُ العقیق شد
نوبت به جلوه کردن مرجان رسیده است

خلقت گرفته جان که درون رگ حیات
خون شريف ايزدِ منان رسیده است

از رحمت کسی كه خودش رحمت خُداست
لطف خدا به خلق دو چندان رسيده است

بر بال جبرئيل ، به عنوان رو نمـاش
آيات سُرخِ فجـر به قرآن رسيده است

دوران پر شكستگي ات رو به خاتمه ست
فطرس بيا كه نوبت درمان رسيده است

چيزي كم از خزانه ي لطفش نمي شود
گر چه نيازمند ، فراوان رسيده است

در چشم تك تك شهدا برق شادي است
سالارشان ، “امام شهيدان” رسيده است

هارونِ مصطفاي نبي ، يا اباشُبير
در خانه ي تو آمده از عرش ، كلّ خير

ريحانه ي مُطهّره ي ختم الانـبيا
اي از اَلَـست ، مادر سلطان اوليا

بانو ، ظهور نور دوعينت ، مباركت
بوسيــدنِ جمال حسينت ، مباركت

زهرا ! عروس بنت اسد ، زوجة الاسد
از عطر سيب سُرخ تو مستيم تا ابد

آن سان كه مجتباي تو مثل پيمبر است
از هر نظر حسين تو مانند حيدر است

مولود گريه ، بر رُخ طاها نگاه كن
اشك پدر بزرگ خودت را نگاه كن

غوغا شده درون دل پُر خروش تو
گفته پدر اذان و اقامه به گوش تو

ياد از خُدايِ لم يَزَلت مي كند حسن
با ذوق و شوق تا بغلت مي كند حسن

رويت لطيف چون گُلِ سُرخ مُحمّدي
دستار تو سياه نه “سبزِ زبرجدي”

با جذبه هاي خاصِّ چشم سياه تو
ما را طلسم كرده ، طلسم نگــاه تو

سوگند بر علي كه وليّ دو عالم است
نام تو يا حسين همان اسم اعظم است

شك ميكند دراين كه تو باشي خدا،حسين
هر دل كه زنده مي شود از ذكر يا حسين

عُمريست گفته است به كرّات و باز هم
در مجلس سُرور تو قلبم گرفته دم:

“اي دل بگير دامن سلطان اوليا”
“يعني حسين بن علي شاه كربلا”

محمد قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا