قاسم نعمتی

شهر مدینه

گفتم خلیل زاده ام آتش عقب کشید

دستى به روى شانه من با ادب کشید

لعنت بر انکه اتش از او با حیاتر است

از پشت سر لباس مرا با غضب کشید

شیخ الائمه

باز هم پشت در خانه صدا پیچیده
بوی دود است که در بیت ولا پیچیده

عده ای بی سرو پا دور حرم جمع شدند
باز هم, همهمه در کوچه ما پیچیده

سیدالکریم علیه السلام

ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی

باخاکِ زیرِ پای خود هستی صمیمی

مثل حسن تفسیر ذکر ِ «یاکریمی»

مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی

شیر مرد اُحد افتاده کجایی زهرا

#شهادت_امیرالمومنین

#روضه_امیرالمومنین

باز هم خانه و یک بستر خون آلوده
زنده شد خاطره‌ مادر خون آلوده
شیر مرد اُحد افتاده کجایی زهرا
تا ببندی سر این حیدر خون آلوده

شعر حضرت قاسم ابن الحسن(ع)

آیینه ی روی مجتبایی قاسم
مستغرق ذات کبریایی قاسم

مثل علی اکبری برای ارباب
چشم تو کند گره گشایی قاسم

من وتنهایی

لذت اشک مناجات ,سحر مشهود است
حال آشفته دل از دیده تر مشهود است

منتی نه زکرم دست زمین خورده بگیر
همه جا سایه لطف تو به سر مشهود است

بریده ام ز همه

بریده ام ز همه تا که یار من باشی
قرار این جگر بی قرار من باشی

ز هرچه غیر تو خالی نموده ام دل را
به این امید که یک دَم نگار من باشی

شعر ماه رمضان

هرکه سوز جگرواشک روانش دادند
برسرکوی مناجات امانش دادند

آنکه گردید نظرکرده صاحب نظران
جلوه حضرت معشوق نشانش دادند

شعر مناجات با خدا

بساط عاشقی ما به پاست این شب ها
زمان آشتی با خداست این شب ها

گناهکار قدیمی دوباره برگشته
صدای زمزمه ها آشناست این شب ها

شعر ولادت حضرت رقیه (س)

سورة کوثرِ امام حسین

جلوة مادرِ امام حسین

نمکِ لشگرِ امام حسین

نازنین دخترِ امام حسین

شعر ولادت امام زمان عج

سلام نازترین مطلع تغزل ها
سلام بازترین سفرۀ توسل ها
سلام واسطۀ فیض, بین ما و خدا
سلام تکیۀ مستحکم توکل ها

شعر ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)

دمی که سیر وجودم الی السما می شد

تمام صفحه ی شعرم پر از خدا می شد

گمان کنم خبر از یار می رسد امشب

که باب فیض الهی به سینه وا می شد

دکمه بازگشت به بالا