مدح مولا

مدح امیرالمومنین (ع)

گره به کار فتاده , گره گشاى همه
صدات می زنم اى ” اسمه دوا ” ى همه

اگر غلام تو هستند من غلام همه
اگر گداى تو هستند من گداى همه

ندارد آبرو

ای نگاهت منبع بی انتهای تاک ها
ای دلیل سکر بی اندازه ی ادراک ها

جذبه ات کابوس نامردان و ذکر نام تو
قوّت قلب تمام مردها, بی باک ها

مولود کعبه

تا چشم های تو بروم راه صاف را
حتی اگر طواف کنم کوه قاف را

وقتی شکافت خانه ی کعبه به عشق تو
دیدند در نگاه هُبُل اعتراف را

والاست

در مذهب ما امیر والاست علی

بر امت ما شفیع فرداست علی

فرموده پیمبر این چنین در عالم

مانند خدا همیشه یکتاست علی

حمید کریمی

الحوراست

میشود قافیه هربار,به تکرار على
مینویسد قلمم حیدر کرار على
میدهد دست و قلم شعر گوهربار على
میرسد عاقبت این عشق به اجبار على

تیغ تو علی نبود اگر کج

تیغ تو علی نبود اگر کج

می رفت دلم به هر سفر کج

شد فتح دلم به ذوالفقارت

بگرفت کجی ره دگر کج

مست, افتاده ام به دام علی

مست, افتاده ام به دام علی

او امام و منم غلام علی

سال ها خورده ایم نان و نمک

از سر سفره ی طعام علی

از همان بدو تولد ز همه سر بودی

از همان بدو تولد ز همه سر بودی

خب تعارف که نداریم تو بهتر بودی

باده نوشان غدیر از نفست حیرانند

تو چه دریای شرابی ؟! تو چه ساغر بودی؟!

بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد

بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد

علی صراحت دین است و دین کنایه ندارد

سقوط کرده به گرداب جهل هرکه بگوید

کتاب روشن حق بر غدیر ایه ندارد

در بین جن و انس و ملک اهل درد نیست

در بین جن و انس و ملک اهل درد نیست

هرکس که سمت و سوی نجف رهنورد نیست
ابنُ التّراب هست شفیعش ابوتراب
بر منکرت به حشر کسی پایمرد نیست

انگونه ای که عطر زشیشه فرار کرد

انگونه ای که عطر زشیشه فرار کرد

عاشق فرار از همه عالم به یار کرد
دل را نفوذ چشم خمارت شکار کرد
در بهت و حیرتم که نگاهت چه کار کرد..!

خیال روی تو می پرورد خیال زمین

خیال روی تو می پرورد خیال زمین
جلالت تو شده باعث جلال زمین

همیشه واهمه از رفتن تو داشت ولی
تو آمدی نجف و تخت شد خیال زمین

دکمه بازگشت به بالا