شعر ولادت اهل بيت (ع)شعر ولادت حضرت زهرا (س)

شعر ولادت حضرت زهرا (س)

دشمنِ دینِ خدا , خار شد و ابتر شد
نبیُ اللّه , در این روز “اَبَاالْکَؤثَر” شد

کوریِ چشمِ حسودانِ نظرْ تنگ , در این
شبِ فرخنده , جهان غرقِ گلِ عنبر شد

فاطمه آمده تا مادرِ بابا بشود….!
پس پیمبر پدر و… فاطمه هم مادر شد

بخدا کْفْوِ علی خلق نشد , تا اینکه…
فاطمه آمد و او , “همنفس”ِ حیدر شد

تا که قنداقه ی زهرا به سَرِ عرش رسید
همه ی عرش , پُر از فاطمه سَرتاسَر شد

جبرئیل از سَرِ شوقش به تماشا آمد
دید قنداقه ی او شافعه ی محشر شد

تا که دادند به دستانِ پیمبر او را…
صورتش دید و غمش را همه یادآور شد

جمله ای گفت و همه گریه به حالش کردند
“آه… زهرا وسطِ کوچه مان پَرپَر شد…”

پوریا باقری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا