گرفته سوز صدایت تمام دنیا را
و گریه هات به آتش کشیده جان ها را
بس است دست خودت را تکان مده بانو
عذاب میدهد این گریه های تو ما را
گرفته سوز صدایت تمام دنیا را
و گریه هات به آتش کشیده جان ها را
بس است دست خودت را تکان مده بانو
عذاب میدهد این گریه های تو ما را
همه جا یارِ با وفا بودی
یاور و یار مرتضی بودی
یک جهان شامل دعایت بود
هر زمان دست بر دعا بودی
بیشتر بخوانید »
روا نبود به بیت علی شرر بزنند
نمک به زخم جگرهای شعله ور بزنند
حرامیان همه با قصد شوم آمده اند
که از کبوتر این خانه بال و پر بزنندبیشتر بخوانید »
کریم اگر که تویی ما همه گدای توایم
دوا اگر که تویی جمله ، مبتلای توایم
تو در میان دل ما قدم زدی حتما
که در پی دل و دنبال رد پای توایمبیشتر بخوانید »
امروز که دنیا شده مغلوب سیاهی
پا پس نکشیم از درِ این خانه الهی
عمری است که دنیای همه سینه زنان را
گردانده خود شاه ، به یک گوشه نگاهیبیشتر بخوانید »
بیگانه نیستم ، ولی بی لیاقتم
در نوکری به محضرتان کم سعادتم
کم گفته ام ز غربت و تنهایی شما
من را ببخش خواهر آقای کربلا
بعد زهرا برای اولادش
همدم روزهای تنهایی
تو برای غریبی مولا
بهترین حس و حال “زهرایی”
بیشتر بخوانید »
تا صدا میرسد از ساحتِ خونبارِ بقیع
مرد و زن اشک بریزند ، به دیوارِ بقیع
یک زن و صورتِ قبری ، به دلِ زارِ بقیع
دلِ ما هم ، بخدا گشته گرفتارِ بقیع
گفتن از فاطمه یک عمر زمان می خواهد
صاحبان سخن از کل جهان می خواهد
حقش این است که فریاد زنم حُب اش را
حب او واجب عینی است ، اذان می خواهد
هرکه مرا با داغ زهرا آشنا کرد
خیرش قبولِ حق ، دلم را با خدا کرد
من دستبوسش می شوم تا روز محشر
هرکس مرا اینگونه بر او مبتلا کردبیشتر بخوانید »