شعر ولادت امام سجاد (ع)

آقای من

روز ازل وقتی که صیاد آفریدند
ما را میان دام، آزاد آفریدند

ما خانه‌های در مسیرِ سیلِ اشکیم
ویرانه را در «گریه‌آباد» آفریدند

تا اینکه نامت در سرِ عالم بپیچد
در حنجرِ خاموشِ‌مان داد آفریدند

از تو یکی؛ آن هم فقط محضِ نمونه
از ما گرفتاران به تعداد آفریدند

خیلِ ملک بی‌نقصی‌ات را درک کردند
وقتی که ما را غرقِ ایراد آفریدند

تو «آیه‌های سجده‌داری»؛ سجده داری
ما را در این سجاده «سجّاد» آفریدند

از روی سرمشقِ لبِ غرقِ سکوتت
در حنجرِ مظلوم، فریاد آفریدند

می‌رقصد آخر پرچمی بر گنبد تو
اصلا سرِ این داستان باد آفریدند

رضا قاسمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا