شعر شهادت امام صادق (ع)
آقا شنیدهام
آن قدربیصدا و خموش از ترانهای
حِس میکنمشکسته و بیآشیانهای
آقاشنیدهام پِیِ مرکب دویدهای
پایبرهنه,نیمهی شب,چی کشیدهای؟
باپنجه زهر بر جگرت چنگ میزند
بالکّههای خون به لبت رنگ میزند
***
گیسوسفید , قدّ کمان , بین بستری
آقا چهقدر پیر شدی…شکل مادری
اشکفراق در نگهت موج میزند
دلواپسیتیمیِ موسی بن جعفری
چشمبقیع منتظر مقدمت شده
توآخرین امانت شهر پیمبری
حالابه یاد خاطرهی دست بستهات
گریانبرای غربت زهرا و حیدری
آتشگرفت خانهات امّا کسی نشد
در بینشعله کُشتهی دیواری و دری
آتشگرفت خانهات امّا در آن میان
ازخانوادهی تو نبُردند معجری
***
دشمنبرای قتل تو شمشیر میکشید
قلبنبی ز غصهی تو تیر میکشید
پیغمبرخدا به کجا بود…کربلا…
آنجاکه خون ز فاجعه تصویر میکشید
وقتیسر حسین به نیزه بلند شد
کلّسپاه نعرهی تکبیر میکشید
علی صالحی
معبودم!
متبرکم گردان به نامت
متبلورم گردان به عبادتت
متذکرم گردان به ذکرت
مرحمتم گردان به رحمتت
———————————————————–
سلام دوست عزیز شعر زیبایی بود ?
موفق باشید
" یار بر زخم فراوان علی می نازد "
به روزم . . .
سلام داداش?
خوبی ایشاالله؟
به روزم
یاعلی?
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام و عرض ادب
با چند شعر به روزم
مطلع اشعار:
1_ رحمي قرار نيست كه بر پيكرش كنند
پس تيغ ميكِشند كه زخمي ترش كنند(مصطفي متولي)
________
2_ وقتي همه جا شُهره به عنوان تو باشيم
بايد كه فقط ريزه خور خوان تو باشيم(مصطفي متولي)
______
3_ آن روز كه به داغ ِغمت مبتلا شديم
دل خون تر از شقايق دشتِ بلا شديم(مصطفي متولي)
______
(التماس دعا)