شعر شهادت امام هادی (ع)

آیه ی تطهیر

زهری که پا گذاشته بر روی هر پرش.
بسمل نموده، مثل گلی کرده پرپرش.

بغضی که روی داغ دلش چنگ می کشد.
ایفا نموده روی گلو نقش خنجرش.

از نسل نور و آیه ی تطهیر بود و کرد.
یک بی حیا شراب تعارف به محضرش.

گریان داغ حضرت سجاد و قبر بود.
می دید قبر کنده ی خود در برابرش.

شکر خدا که گل پسرش بعد خنجری.
بوسه نمی زند روی رگهای حنجرش.

در یورش شبانه به کاشانه اش کسی.
با کعب نی نکرده تعرض به خواهرش.

دستش اگرچه بسته شده با طناب لیک.
سیلی کسی به کوچه نزد روی همسرش.

شکر خدا که صحبت غارت نبوده و.
از دخترش نرفته به تاراج معجرش.

شکر خدا که شمر نیامد به قتله گاه.
ننشست روی سینه جلو چشم مادرش.

شکر خدا سر از تن آقا جدا نشد.
شکر خدا نرفته روی نیزه ها سرش.

رسول رشیدی راد(مجتبی)

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا