شعر شهادت حضرت علی اكبر (ع)

اربا اربا ولدی

خدا با تو زبانزد آفریده
علی را در محمد آفریده

به چشمان تو نور حیدری داد
به تو ظرفیت پیغمبری داد

حیا را معنی و مفهومی آقا
به معصومین قسم معصومی آقا

به خَلق و خُلق و منطقی مصطفایی
بنفسی انت تو ارباب مایی
 
کریم بن الکریم عالمینی
تو ابن المجتبی ابن الحسینی
…….

برو میدان ولی آرام بابا
توانی نیست در پاهام بابا

بزرگت کرده ام‌ پیشم بمانی
ترحم کن به این قد کمانی

قدم‌ بردار‌ پیشم نازنینم
الهی داغ قدت را نبینم

علی خیلی دلم‌ غم دارد اینجا
هزاران ابن‌ ملجم دارد اینجا

نبینم زیر پا افتادنت‌ را
هجوم‌ گرگها روی تنت را

مبادا پیکر تو خسته باشد
دوچشم اسب را خون‌ بسته‌ باشد

امان از کینه های بدر و خیبر
میوفتی بی هوا از اسب با سر

الهی چون‌ قباله تا نباشی
علی جانم!صدو ده تا نباشی

الهی افت و خیزت را نبینم
و جسم ریز ریزت را نبینم

نمیخواهم‌ ببینم‌ صف کشیدند
اذان گوی مرا حنجر بریدند

تورا بین عبا باید بچینم
بهرجا بنگرم روی تو ببینم

نشو راضی که در این دشت و هامون
بیاید خواهرم از خیمه بیرون

فرو رفته دراین تن جوشن تو
پدر تشییع شد با رفتن  تو

سید پوریا هاشمی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا