شعر شهادت حضرت رقيه (س)

السلام علیک یا مولاتنا رقـــــــــیه س

دردانه ی من که اینچنین گریان است

از ترس به پشت عمه اش پنهان است

نامرد!به انگشتر من قانع باش

چون قیمت گوشواره ها ارزان است

این دل همه ی عمر گرفتار شماست

تا آخر زندگی بدهکار شماست

عمریست رقیه! در زدن کار من است

بخشیدن تکه استخوان کار شماست

 

هر چند ز الطاف تو بی بی خجلم

این عشق تو آمیخته با آب و گلم

فردا که اسیر ظلمتم در محشر

تا نام رقیه هست٬قرص است دلم

هرچند گدا و خسته و بی چیزم

بانویی سه ساله آب و نانم داده

تا پارس به درگاه کریمش کردم

دستان رقیه استخوانم داده…

 

برای وصل خدا سن و سال مطرح نیست

که اینچنینی شدن را رقیه ثابت کرد…

یحیی نژادسلامتی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫5 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا