شعر ولادت امام صادق (ع)شعر ولادت اهل بيت (ع)

اهلِ منبر

کارِ ما نیست از شما گفتن
ما کـجا وُ خـدا خـدا گفتن

گفتن از این قبیله کارِ خداست
این عشیره عشیره یِ زهراست

اهلِ منبر به رویِ این منبر
تکیه داده سـُلاله یِ حـیدر

هر که از عشق گفت عاشق نیست
راستی این امامِ صادق کیست؟!

او امامِ زمـین وُ اَفـلاک است
فطرتش آسمانی وُ پاک است

معنی فَـضل وُ دانش وُ تقـوا
چشمه یِ بندگی وُ عشقِ خدا

شرحی از آیه هایِ قرآن است
وَجهی از جلوه هایِ رحمان است

اَبری از نور وُ رحمت وُ برکات
بَر جـمال وُ جـلالِ او صلوات

خرجِ حق می شود نَفَس به نَفَس
دین ما قـالَ صـادق است وُ بَس

هر دو عالم در اختیار اوست
وَ احـادیث ذوالفـقارِ اوست

سیرتش سِیْری از مسلمانی
نُطـقِ او حیدری وُ طوفانی

در کلاسَش نشسته جبـرائیل
کشته یِ یک نِگاهش عِذرائیل

قیمتِ هر کـلامِ این آقا
سَر تَر از کـُلِّ جنة الاعلی

من که چیزی از او نمی دانم
در حَریمَـش ستاره بارانم

اشکـهایم به رویِ گـونه نشست
هِق هِقَم بُغضِ صحنِ یار شکست

دستِ من رویِ سینه جا دارد
دل هـوایِ مـدینه را دارد

در حریمِ شما غبـار منم
بی قـرارِ وصالِ یار منم

حسین ایمانی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا