شعر وفات حضرت خديجه (س)

“ای مادرِ کوثر

بانوی طاها..برترینی در نجابت
ای مادرِ صدّیقه! هستی باصداقت
ای اوّلین زن که مسلمانِ رسولی..
مانندِ تو هرگز ندیدم با دیانت
دارایی ات..مهرِ رسول اللهِ عشق ست
در راهِ او ارزش ندارد مال و مکنت

“ای جان بقربانت همه عالم..خدیجه”
“پشت و پناهِ حضرت خاتم..خدیجه”

مدح و ثنایت را خدای عالمین گفت
احمد تو را پشت و پناهی بهرِ دین گفت
لبهای پاکِ مصطفا صدبارقطعاً..
بانو به تو بینِ شدائد آفرین گفت
مامور شد از جانبِ حق بهرِ پیغام
سر را فرود آورد و امّ المومنین گفت

“ای مادرِ کوثر..بلندا رتبه هستی”
“در قلبِ پاکِ شیعیان بی بی نشستی”

ای مادرِ خلقت خدا شانی به تو داد
بر دامنِ پاکِ شما خیرالنسا داد
لطفِ خدایی شاملت بوده که بانو
مردی به تو مانندِ ختم الانبیا داد
گرچه نبودی.. سالها از بعدِ پرواز…
دامادِ باتقوا چنان شیرِخدا داد

“این ریشه ها نشات گرفته از تو خانم”
“ای منشا خیراتِ حق مابینِ مردم”

ما را مرید شوهرت کن بانوی عشق”
“از شیعیان حیدرت کن بانوی عشق
سوگند بر صدّیقه ی کبرا که ما را
گریه کنانِ دخترت کن بانوی عشق
ما سینه زن های حسینِ تشنه هستیم
ما فدای بی سرت کن بانوی عشق

“مادر بزرگِ حضرت ارباب..رزقی..”
“بر یاری نوکر بیا بشتاب..رزقی”

 محسن راحت حق

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا