شعر مدح امام حسين (ع)

با احتیاج آمده ام

با احتیاج آمده ام

با احتیاج آمده ام هیئت حسین
اعجاز می کند بخدا محنت حسین

سائل کجاست تا بدهد سلطنت به او
اقبال کرده است به من دولت حسین

آری نیاز من فقط ارباب با وفاست
مثل غلام ترک کِشم منّت حسین

آرامشم به سایه ای از خیمه اش رسد
این گونه هر کسی نَبَرد لذّت حسین

رنجورم و طبابت ارباب چاره ام
غم می کشم که من نکشم حسرت حسین

آتش ندیده ای که بدانی چه می کشم
عاشق کُش است روز و شب غربت حسین

عریان بدن به زیر سم اسب می رود
شاید کمی تکان بخورد امّت حسین

چون عقلها جواب خدا را نداده اند
با عاطفه قیام کند نهضت حسین

هل من معین سرود که لبّیک بشنود
لبیک یا حسین همان نصرت حسین

فرزند او صَلا به لثارات می زند
پس خط اول است همین هیئت حسین

نوکر اگر وفا نکند عهد خویش را
بر می خوری به روحیة غیرت حسین

سینه زدن بهانة سینه شکستن است
یعنی که هست , هیئت او جنت حسین
 محمود ژولیده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا