شعر شهادت حضرت زهرا (س)

بخند جان علی

ز بسکه چشم تو تصویر تار می گیرد
تمام آینه ها را غبار می گیرد

سرت چه آمده وقت کشیدن جارو
به گریه فضه ترا از کنار می گیرد

چه زحمتی شده این گندم آسیا کردن
چه زود پهلوی تو حین کار می گیرد

به روی گونه ی تو سیب قرمزی هر شب
ز چشمهای ترم اختیار می گیرد

لباس نو به تنت بود و گفت زینب باز؛
چقدر مادرم آب انار می گیرد

نه صبح مانده برایم، نه ظهر مانده، نه شب!
ز ناله ات کمرم هر سه بار می گیرد

بخند جان علی، جان به لب شدم زهرا
بخند خانه سکوت مزار می گیرد

رضا دین پرور

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا