شعر مدح و مناجات اميرالمومنين (ع)

برق نگاهت

برق نگاهت

همین که برق نگاهت به جانمان افتاد
چو شعله شد به همه دودمانمان افتاد
همین که گفته شد اسمت عبادت محض است
همیشه و همه جا بر زبانمان افتاد

علی علی همه جا یا علی علی،اصلا
زبان برای همین در دهانمان افتاد
عیار جنس گدا تا به حد اعلا رفت
همین که پای علی در دکانمان افتاد
مرا همیشه نجف برده ای،ولی این بار
عجب فراق عجیبی میانمان افتاد

چه ذره ها به نگاه تو می شود قنبر
خدا کند که به ما هم نظر کنی آخر

علی حقیقت مذهب،حقیقت دین است
و دین و مذهب بی تو علی چه ننگین است
چه کرده ای و چه دادی به پای نخلستان
که مزه ی رطب تو همیشه شیرین است
رسیده ام به رکوعت و چشم من مانده
به آن عقیق یمن،آن که سهم مسکین است
محبتی کن و قلاده گردنم انداز
سگ نجف شدنم آرزوی دیرین است

علی حساب و کتاب و جوابمان با توست
اگر بنا به عذاب است عذابمان با توست

به زیر سنگ لحد بی پناه مان نکند
یقین علی برسد رو سیاه مان نکند
خدا نکرده اگر سجده بر علی کفر است
خدا کند که کسی سر به راه مان نکند
امان ما که بریده شما امان بدهید
وگرنه غیر شما کس نگاه مان نکند
دلم گرفته دل شب روانه اش کردم
سفر به غیر نجف روبه راه مان نکند
بگو که محشر کبری چه گِل به سر بزنیم
اگر که فاطمه رد شد نگاه مان نکند

سوار ناقه ی نور است و ما به دنبالش
خدا کند برسد دست ما نخ شالش

 رسول عسگری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا