شعر ولادت حضرت زينب (س)

به نام حضرت زينب

به نام حضرت زينب

به نام آنكه خدا با رخش نمايان شد
به نام آنكه ز نامش دلم پريشان شد
به نام آنكه ز نامش حسين گريان شد
مسيح يك شبه از فيض او مسلمان شد

براى عرض ارادت سرى خم آورده
كتاب خواجه ز اوصاف او كم آورده

به نام حضرت زينب كه واژه اى زيباست
كتاب زندگى اش راه و رسم عاشق هاست
يقيناً علت آن خون سيدالشهداست
كه بعد اينهمه مدت هنوز پا بر جاست

اگر كه نيست خدا،چيست اين زينب؟
كسى هنوز نفهميده كيست اين زينب

كسى شبيه تو با فاطمه برابر نيست
كسى شبيه تو بانو شبيه حيدر نيست
كسى شبيه تو بر خاك كيمياگر نيست
تو خواهرى!به خدا مثل تو برادر نيست

“حسين بود و تو بودى..تو خواهرى كردى
چه خواهرى تو برادر كه مادرى كردى

تو آسمان اباالفضل و آفتاب حسين
به هيبت علوى ات ابوتراب حسين
هميشه در همه ى عمر پا ركابِ حسين
هلاكه خنده ى اربابى و خراب حسين

ستاره ى شب ارباب…قبله ى حاجات
شهيد زنده ى گودال..عمه ى سادات

تويى همان كه نشان داده اى قيامت را
همان كه خنده ى او دل ربوده از زهرا
همان كه وقت خداحافظى در عاشورا
حسين گفت:حضرت عشق التماس دعا

فداى ذكر قنوت و سجود تو بانو
خلاصه گشته خدا در وجود تو بانو

گريز روضه ى شعرم سر شكسته ى توست
اسارت تو و ايتام و پاى خسته ى توست
خرابه و تو و دست هاى بسته ى توست
به روى خاك نماز شب نشسته ى توست

چه شد كه وقت ركوع ياد مادر افتادى؟
به ياد مادرتان بين بستر افتادى

اگر غلط نكنم مادرى خميده شده
جوان خانه چه پژمرده و تكيده شده
بگو براى چه مادر نفس بريده شده
نگو به سينه ى او ميخ در كشيده شده

“حيات در شريان جهان مادر توست
نشانه دار ترين بى نشان مادر توست

آرمان صائمى

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا