دسته‌بندی نشده

بی قرارم

بی قرارم بی قرارم بی قرار

ناله دارم ناله دارم ناله دار

ابر غربت ریزد از چشم ترم

شیعیان! من مجتبای دیگرم

از حسن هستم نشان دیگری

عسگری ام عسگری ام عسگری

بسکه این دنیای من دلگیر شد

یک حسن دیگر ز غربت پیر شد

نیست بی آزار این قالو بلا

نیست بی غمخوار این نور ولا

مادرم تا یار و غمخوار من است

گوشۀ تبعید دربار من است

من ابا المهدی گل پیغمبرم

زادۀ هادی سلیل حیدرم

همچو یعقوبم ز یوسف بی خبر

یوسفم از کودکی شد دربدر

دیده ام در عمر خود غربت بسی

از ولادت تا شهادت بی کسی

من امامم لیک از امّت نهان

روز خوش هرگز ندیدم در جهان

گرچه هستم هر زمان و هر مکان

زادگاه و قتلگاهم پادگان

مِهر تابانم میان ابرها

شمع سوزانم به درد و صبرها

می نویسم روی دیوار شکیب

لحظه ها را آیۀ اَمّن یجیب

دانم آخر در میان سوز و آه

می شود تبعیدگاهم قتلگاه

می گدازد سینۀ سوزان من

وای از تبعیدگاهِ جانِ من

کی من از این دشمنان دارم گِلِه

در دلم از دوستان دارم گِلِه

هرچه بیگانه جفایم کرد هیچ

آشنا هم گر رهایم کرد هیچ

دوستان ! افسوس از رفتارتان

باز با این حال بودم یارتان

شاعر : محمود ژولیده

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. یک دنیا تشکر.وبلاگتون فوق العاده است .
    و اشعارتون عالی.از دیشب چقدر با اشعار سوگ امام حسن عسگری گریه کردم..التماس دعای فرج و متشکر که فضای معنوی برای دلمون ایجاد می کنید.?

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا