شعر شهادت حضرت عباس (ع)

تیرها از همه سو روی سرش می ریزد

تیرها از همه سو روی سرش می ریزد
چه قدَر سخت همه بال و پرش می ریزد

با شتابی که سه شعبه به سویش می گیرد
حتم دارم که دو چشمان ترش می ریزد

دست هایی که علی بوسه زد و گریان شد
حال از پیکر او دور و برش می ریزد

همه ی اهل حرم از دم خیمه دیدند
گوشه ی علقمه خون از بصرش می ریزد

با عمودی که عدو بر سر او می کوبد
به روی شانه ی او فرق سرش می ریزد

مادرش ام بنین را به مدینه گویید
عرق شرم, ز روی پسرش می ریزد

تا که یک قطره ی آبی برساند به حرم
گل یاسش همه ی برگ و برش می ریزد

از فرس تا که زمین خورد, حسین آه کشید
همه دیدند که آه از کمرش می ریزد

مادرش فاطمه آمد به سر بالینش
دید خون از سر و روی قمرش می ریزد

رضاباقریان

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا