شعر وروديه محرم

جانم آقا

مابین ذکر جانم آقا ، جانم آقا
مانند مادر مرده ها گریانم آقا

دنیا بدون تو به درد من نمی‌خورد
از ابتدای زندگی می دانم آقا
تبعیدی کرب و بلا کردند ما را
در انفرادیِ همین زندانم آقا

مجبورْ ما را آفریدند از همان دم
یک چند روزی لاجرم مهمانم آقا

گفتی : عَلَی الدُنیا و دنیا ریخت بر هم
دنیا سر من ریخت و ویرانم آقا

از ابتدا آقای عالم بوده ای تو
از ابتدا هم دست بر دامانم آقا

خولی نبودم کیسه از سر پُر کنم که
ای بی سر گودال ، بی سامانم آقا

تو تشنه بودی اسب دشمن آب خورده
از این همه مظلومیت حیرانم آقا

چوب از عبیدالله خوردی ، من بمیرم
قربان دندان شما دندانم آقا

علیرضا وفایی خیال

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا