شعر مدح و مناجات امام حسن (ع)

حسن جان

حسن جان

تا که بر روی لبم «حسن جان»دارم
از همین نامِ مبارک به دلم جان دارم

او ز دستانِ کریمانه عطا فرموده..
هر چه دارم همه از لطفِ کریمان دارم

من دخیلم به همین سفره، چرا که از آن
تا دمِ مرگ ز احسانِ حسن نان دارم

پیشه ام شغلِ گدایی ست در این میخانه
خادمم، خادمیِ خیلِ غلامان دا رم

«یا معّز الفقرا»ذکرِ لبانم هر دم
شکر گویم رده ای بین فقیران دارم

خشگم و مثلِ کویریِ برهوتم امّا
از عنایاتِ نگارم تبِ باران دارم

حرمِ خاکیِ او قلبِ مرا ویران کرد
علت اینست دلی بی سر و سامان دارم

چون کریم است به زوّارِ حسین خشنود است
زان سبب میل به سالارِ شهیدان دارم

 محسن راحت حق

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا